در تمام مدت زندگیم ادبیات همواره گوشه ای از زندگیم را اشغال کرده بود.تا اینکه قدم در راه مهندسی گذاشتم و چند سالی از این عشق دیرینم دور ماندم.این وبلاگ را فقط برای این راه اندازی کرده ام تا بخشی از آن ذوق که هنوزخاموش نشده را- و اکنون با رنج ِ گذر زمان نیز به هم آمیخته- با گزیده ای از افراد در میان بگذارم ومسلما بسیار گرامی خواهم داشت کسانی راکه بر نوشته های من نقد واشکال می کنند .
3 نظر:
تعلیم و تعلم عبادت است
بابا دم چینیا گرم که چارتا دفترو دستک رنگی درست میکنن ، وگرنه بچه های الانم دوباره باید رو همون دفترای کج و کوله ی دل مرده مشق می نوشتن
بیچاره ماها!! :(
دفتر صد برگ بر وزن گل صد برگ
ارسال یک نظر